نحوه فروش خودرو در خارج از ایران !

خودروسازان خارجی سعی کرده اند تا با آسان تر کردن شرایط فروش، مشتری های خود را از تمام اقشار جذب و در واقع خرید را برای تمام متقاضیان خودرو مهیا کنند. آنها هیچگاه به دنبال توجیه افزایش قیمت ها بدون ارتقای سطح کیفی محصولات نبوده اند.

گروه اقتصادی:بازار داخلی خودرو چند وقتی است که مشوش و سردرگم شده است. از یک سو متقاضیان خرید خودرو به امید ارزان تر شدن قیمت ها نشسته اند و از سوی دیگر خودروسازان و مسئولانش تاکید می کنند که قیمت خودرو ارزان نخواهد شد. درکنار تمام این موارد، یک مورد اساسی را باید اضافه کرد و آن اینکه دیگر متقاضیان خودرو، پرداخت حداقل ۲۰میلیون تومان برای خودرویی با کمترین امکانات را به صرفه نمی بینند.
به گزارش افکارنیوز، در حالیکه خودروسازان داخلی با وجود بیش از ۳۰سال انحصار در صنعت، به علت گرفتاری در تحریم ها، اقدام به افزایش قیمت خودروهای خود کرده اند که خودروسازان خارجی علاوه بر درگیر شدن با بحران اقتصادی غرب،نه تنها قیمت محصولات خود را افزایش ندادند، بلکه با تولید محصولات جدیدتر و به روز کردن محصولات خود، خود را از ورشکستگی نجات دادند. در کنار آن، سعی کردند تا با آسان تر کردن شرایط فروش، مشتری های خود را از تمام اقشار جذب و در واقع خرید را برای تمام متقاضیان خودرو مهیا کنند. آنها هیچگاه به دنبال توجیه افزایش قیمت ها بدون ارتقای سطح کیفی محصولات نبوده اند. متاسفانه شرایط اقساط خودروسازان داخلی به گونه ای است که باز هم تمام متقاضیان آن را به صرفه نمی بینند؛ موضوعی که برای خودروسازان خارجی به گونه ای دیگر است.


ادامه مطلب
[ 8 / 2 / 1394برچسب:خودرو ، نحوه فروش خودرو , ] [ 13:44 ] [ سعید راست کردار ]
[ ]

آموزش عدم نمایش فایل در گالری (اندروید)

امروز میخوام آموزش رو به شما دوستان یاد بدم که خیلی ها دنبالش هستند و در رابطه با این آموزش برنامه های زیادی هم نوشته و تولید شدند ، اما این آموزشی هستش که بسیار ساده میباشد و در سریعترین وقت ممکن صورت میگرد و نیازی هم به نصب هیچ گونه برنامه نیست و نیاز هم نیست که شما گوشی خود رو روت کنید. در این آموزش قصد دارم یاد بدم که به چه طریقی فایل های خودرا در گالری گوشی پنهان کنید تا نمایش داده نشود.

برای مثال شما فایلی را در SD Card خود دارید که نمیخواهید در گالری نمایش داده شود ، فقط کافی است که فایل را Remane کنید و به اول اسم آن . (نقطه) اضافه کنید.

مثال : میخواهیم عکس Mobfa در گالری نمایش داده نشود ، نام آن را از Mobfa به Mobfa. تغییر میدهید و گوشی رو ریبوت (خاموش و روشن) کنید.

برای برگردوندن همون نقطه را برداید و گوشی را خاموش و روشن کنید.

[ 7 / 2 / 1394برچسب:عدم نمایش فایل در اندروید , اندروید, ] [ 19:45 ] [ سعید راست کردار ]
[ ]

استعلام نمره منفی از ناجا

به گزارش اقتصاد آنلاین، سامانه استعلام نمره منفی رانندگی وابسته به پلیس راهنمایی و رانندگی نیروی انتظامی از طریق این آدرس اینترنتی قابل دسترسی است.

 

[ 6 / 2 / 1394برچسب:پلیس ناجا , استعلام نمره منفی از ناجا, ] [ 12:9 ] [ سعید راست کردار ]
[ ]

داستان کوتاه / گدا و استراتژی

می خواهم داستانی از استراتژی بنویسم. از اهمیت داشتن «استراتژی». گاهی فکر می کنم که در این زمانه، بدون استراتژی زندگی کردن مساوی با شکست است! 

هر روز در بازار گدایی می کرد و مردم حماقت او را دست می انداختند. دو سکه به او نشان می دادند که یکی شان طلا بود و دیگری از نقره. اما او همیشه سکه نقره را انتخاب می کرد! داستان در تمام منطقه پخش شد. هر روز گروهی زن و مرد به دیدن این گدا می آمدند و دو سکه طلا به او نشان می دادند و او همیشه نقره را انتخاب می کرد، مردم او را دست می انداختند و به حماقت او می خندیدند.

تا اینکه مرد مهربانی از راه رسید و از اینکه او را آن طور دست می انداختند، ناراحت شد. او را به گوشه ای دنج از میدان کشید و گفت: هر وقت دو سکه به تو نشان دادند، تو سکه طلا را بردار. این طوری هم پول بیشتری گیرت می آید و هم دیگر دستت نمی اندازند.

گدا پاسخ داد: ظاهرا حق با شماست، اما اگر سکه طلا را بردارم، دیگر مردم به من پول نمی دهند تا ثابت کنند که من احمق تر از آنهایم! شما نمی دانید تا حالا با این کلک چقدر پول گیر آورده ام! «اگر کاری می کنی که هوشمندانه است، هیچ اشکالی ندارد که تو را احمق پندارند»!

[ 3 / 2 / 1394برچسب:داستان های کوتاه ، گدا, ] [ 13:26 ] [ سعید راست کردار ]
[ ]

داستان کوتاه / خرید سند جهنم

در قرون وسطی کشیشان، بهشت را به مردم می فروختند و مردمان نادان هم با پرداخت پول، قسمتی از بهشت را از آن خود می کردند. 
فرد دانایی که از این نادانی مردم رنج می برد دست به هر عملی زد نتوانست مردم را از انجام این کار احمقانه باز دارد تا اینکه فکری به سرش زد. به کلیسا رفت و به کشیش مسئول فروش بهشت گفت:
- قیمت جهنم چقدره؟
کشیش تعجب کرد و گفت: جهنم؟!
مرد دانا گفت: بله جهنم.
کشیش بدون هیچ فکری گفت: 3 سکه
مرد فوری مبلغ را پرداخت کرد و گفت: لطفا سند جهنم را هم بدهید.
کشیش روی کاغذ پاره ای نوشت: سند جهنم
مرد با خوشحالی آن را گرفت از کلیسا خارج شد. به میدان شهر رفت و فریاد زد:
ای مردم! من تمام جهنم را خریدم  و این هم سند آن است. دیگر لازم نیست بهشت را بخرید چون من هیچ کسی را داخل جهنم راه نمی دهم.

[ 3 / 2 / 1394برچسب:داستان های کوتاه ، جهنم, ] [ 10:13 ] [ سعید راست کردار ]
[ ]

داستان کوتاه / دعا برای دیگری

کشتی در طوفان شکست و غرق شد. فقط دو مرد توانستند به سوی جزیره کوچک بی آب و علفی شنا کنند و نجات یابند.
دو نجات یافته دیدند هیچ نمی توانند بکنند، با خود گفتند بهتر است که از خدا کمک بخواهیم. بنابراین دست به دعا برداشتند و هرکدام گوشه ایی از جزیره را برای دعا و عبادت برگزیدند.
نخست، از خدا غذا خواستند. فردا مرد اول، درختی یافت و میوه ای بر آن، آن را خورد. اما مرد دوم چیزی برای خوردن نداشت.
هفته بعد، مرد اول از خدا همسر و همدم خواست و فردای آن روز کشتی دیگری غرق شد، زنی نجات یافت و به مرد اول رسید. حالا مرد دوم هیچ کس را نداشت.
مرد اول از خدا خانه، لباس و غذای بیشتری خواست و به صورتی معجزه آسا، تمام چیزهایی که خواسته بود دریافت کرد. ولی مرد دوم هنوز هیچ نداشت.
روزی مرد اول از خدا کشتی خواست تا او و همسرش را با خود ببرد. فردا آن روز کشتی ایی آمد و در سمت او لنگر انداخت، مرد اول خواست به همراه همسرش از جزیره برود و مرد دوم را همانجا رها کند. پیش خود اندیشید: مرد دیگر حتما شایستگی نعمت های الهی را ندارد، چرا که درخواست ها ی او بی پاسخ مانده، پس همینجا بماند بهتر است.

زمان حرکت کشتی، ندایی از او پرسید: چرا همسفر خود را در جزیره رها می کنی؟
پاسخ داد: این نعمت هایی که به دست آورده ام همه مال خودم است، همه را خود درخواست کرده ام. درخواست های همسفرم که پذیرفته نشد، پس بهتر است همینجا بماند.
پاسخ آمد: اشتباه می کنی. تو مدیون او هستی! زمانی که تنها خواسته او را اجابت کردم، این نعمت ها به تو رسید.
مرد با حیرت پرسید: مگر او چه خواست که باید مدیونش باشم؟ 
ندا پاسخ داد: از من خواست که تمام خواسته های تو را اجابت کنم !

[ 3 / 2 / 1394برچسب:داستان های کوتاه ، دعا, ] [ 10:1 ] [ سعید راست کردار ]
[ ]

داستان کوتاه / وعده پادشاه

پادشاهى در یک شب سرد زمستان از قصر خارج شد. هنگام بازگشت سرباز پیرى را دید که با لباسى اندک در سرما نگهبانى مى‌داد.
از او پرسید: آیا سردت نیست؟
نگهبان پیر گفت: چرا اى پادشاه اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم.
پادشاه گفت: من الان داخل قصر مى‌روم و مى‌گویم یکى از لباس‌هاى گرم مرا برایت بیاورند.
نگهبان ذوق زده شد و از پادشاه تشکر کرد. اما پادشاه به محض ورود به داخل قصر وعده‌اش را فراموش کرد.
صبح روز بعد جسد سرمازده پیرمرد را در حوالى قصر پیدا کردند، در حالى که در کنارش با خطى ناخوانا نوشته بود: اى پادشاه من هر شب با همین لباس کم سرما را تحمل مى‌کردم اما وعده لباس گرم تو مرا از پاى درآورد!

[ 3 / 2 / 1394برچسب:داستان های کوتاه, ] [ 9:45 ] [ سعید راست کردار ]
[ ]

شیوه جرم‌گیری دندان در منزل

جنوب نیوز- می خواهیم روشی جالب و مفید را برای جرم گیری دندان هایتان در منزل به شما در چند مرحله آموزش دهیم با ما همراه باشید. 
دهان خود را با شوینده‌ی ضدعفونی‌کننده بشویید و این کار را یک روز در میان تکرار کنید تا تشکیل جرم‌ها را کنترل نمایید. 
 با گذر زمان مقداری جرم روی دندان‌ها ایجاد می‌شود، و اگر این جرم‌ها کنترل نشوند می‌توانند موجب بیماری پریودنتال (بیماری بافت‌های نگه‌دارنده‌ی دندان‌ها) شوند. باوجودی که بهترین روش برای از بین بردن جرم‌ دندان‌ها رفتن به دندانپزشکی و تمیز کردن حرفه‌ای است، 
 
وسایل لازم برای جرم گیری : 
جوش‌شیرین - نمک - آب - یک فنجان - مسواک - هیدروژن پراکسید - دنتال پیک (وسیله‌ای نوک‌تیز مخصوص دندانپزشکی) - شوینده‌ی ضدعفونی‌کننده‌ی دهان 


ادامه مطلب
[ 3 / 2 / 1394برچسب:جرم گیری , جرم گیری دندان در منزل, ] [ 9:13 ] [ سعید راست کردار ]
[ ]

خواهر زاده فردین بازیگر سریالهای مهران مدیری

یکی از نکات جالب درباره سریال جدید مدیری، حضور بازیگری به نام سام نوری است که شباهت خاص و عجیبی با مرحوم محمدعلی فردین دارد. 

به گزارش نامه نیوز به نقل از بانی فیلم، سام نوری خواهرزاده زنده یاد فردین البته ترجیح می‌دهد در تثبیت حضور خود در عرصه بازیگری، بیشتر متکی به توانایی‌های خودش باشد تا وابسته به نسبت فامیلی و دایی فقیدش. او متولد 1350 است و در سریال‌های «مرد دو هزار چهره»، «قهوه تلخ» و «در حاشیه» با مدیری همکاری داشته است. «نهنگ عنبر» ساخته در نوبت اکران سامان مقدم دیگر بازی اوست.
 
او در رشته‌های مهندسی الکترونیک و مدیریت بازرگانی تحصیل کرده است و درباره نحوه ورود خود به عرصه بازیگری می‌گوید: «من و علیرضا عصار از دوستان قدیمی هستیم و از طریق وی با آقای مدیری آشنا شدم تا اینکه به پیشنهاد ایشان در «مرد دو هزار چهره» برای نخستین بار جلوی دوربین رفتم. البته من حدود 21 سال در ایران نبودم و در بازگشت به کشور، این آشنایی صورت گرفت. هر چند مادرم خانم فاطمه نوری هم در زمینه بازیگری فعالیت دارند و در کل از کودکی در خانواده‌ای هنرمند پرورش یافته‌ام. مرحوم دایی‌ام زمانی که بازی می‌کردند من کودک بودم و از تماشای کارهای او لذت می‌بردم. گرچه به دلیل سن کم، خاطره چندانی از آن مرحوم ندارم.».
[ 2 / 2 / 1394برچسب:سام نوری ، محمدعلی فردین, ] [ 18:31 ] [ سعید راست کردار ]
[ ]

کوچک که بودیم !

شاید ما به سرعت از بچه گی هامون دور شدیم. کوچک که بودیم چه دل های بزرگی داشتیم

اکنون که بزرگیم چه دلتنگیم کاش دلهامون به بزرگی بچگی بود.
کاش همان کودکی بودیم که حرفهایش را از نگاهش می توان خواند.

کاش برای حرف زدن نیازی به صحبت کردن نداشتیم.

کاش برای حرف زدن فقط نگاه کافی بود.
کاش قلبها در چهره بود اما اکنون اگر فریاد هم بزنیم کسی نمی فهمد و دل خوش کرده ایم که سکوت کرده ایم.

سکوت پر بهتر از فریاد تو خالیست سکوتی را که یک نفر بفهمد بهتر از هزار فریادی است که هیچ کس نفهمد

سکوتی که سرشار از ناگفته هاست ناگفته هایی که گفتنش یک درد و نگفتنش هزاران درد دارد دنیا را ببین…

بچه بودیم از آسمان باران می آمد بزرگ شده ایم از چشمهایمان می آید! 
بچه بودیم همه چشمای خیسمون رو میدیدن بزرگ شدیم هیچکی نمیبینه
بچه بودیم تو جمع گریه می کردیم بزرگ شدیم تو خلوت بچه بودیم راحت دلمون نمی شکست بزرگ شدیم خیلی آسون دلمون می شکنه


ادامه مطلب
[ 31 / 1 / 1394برچسب:دل نوشته , ادبی , دور شدن از بچگی, ] [ 11:43 ] [ سعید راست کردار ]
[ ]